نرجس خانومنرجس خانوم، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

من و نرجس بانو

کنجکاوی نرجس جون

در کابینتا رو با روبان میبندم ولی تو کشف کردی چطوری گره شون رو باز کنی    و اینم وضعیت بعدش 👇👇👇 اینطور مواقع اگه باباجون خونه باشه که معمولا من از صحنه دورت میکنم و باباجون تمیز میکنه اگرم بابا عباس خونه نباشه که میزارمت رو اپن و باهات حرف میزنم و خودمم مشغول جمع کردن خرابکاریات  ...
24 آذر 1397

شروع بازی ریاضی

امروز جمعه 23 آذر 97 بازی 63 روزه ریاضی رو شروع کردیم به امید خدا امیدوارم به نتایج خوبی برسیم.       راستی امروز صبح ساعت 7:30  زینب خانوم دختر خاله سکینه به دنیا اومد  اینم عکس نی نی جدیدمون    ...
23 آذر 1397

شانزده ماهگی دخترم

💝 شانزده ماهگیت مبارک دخملی 💝 خونه دایی سعید اینا دارم وبلاگتو آپ میکنم داری اذیت میکنی  عسل زندگیمون این ماه عسل تر شده همش دوست دارم بخورمت تا تو قلبم همین اندازه بمونی 😍 یک سال و چهار ماهه که خونه ی ما با وجود تو نورانی شده  و اما شیرین بانو که هر چی از کارات بگم کم گفتم . دامنه لغاتت وسیع تر شده : دایی ، خاله ، طاهره ، باشه، پوت(توپ) ، موز یا موخ که یعنی موز  البته از نظر تو تمام میوه ها اسمشون موزه ، قاقا یا قاقاخ یعنی قاشق البته برا چنگالم به کار میبری  ألام ،یا الله یا آلا یا ألا که همشون منظورت سلامه به بشین و نشین هر دو تا میگی نش البته بعضی وقتا هم میگی ناش و اما پروسه گفتن &laqu...
21 آذر 1397

از دست خوابت کلافه شدم دخترم😬

نرجس خانومی اصلا اصراری نیست تا این موقع بیدار باشیا 😠 . اخه روز هم خواب نداری نمیدونم تو چه انرژی ای داری به خدا . الان خونه رو کاملا به هم ریختی داری با به هم ریختگیات بازی میکنی البته با وجود خاموشی مطلق 😟 تو تاریکی داری کنجکاوی میکنی این کار هر شبته تو بزرگی شی نگی میخوام بخوابم و خوابم میاد که الان که وقت خوابته همش بیداری  فردا ماهگرد شانزده ماهگیته ولی هنوز خوابت با ما هماهنگ نیست آخه کی قراره خواب تو زمینی شه؟؟؟😭 ...
21 آذر 1397
1